موضوع: من و خدا و یک دوچرخه
مــن اشتبـــاه کـــردم و جلـــو نشستـــم !!
فرمان دست مـن بـود و ســـر دوراهـی هـا
دلهـره مـرا می گرفت ...
تـــا اینکـــه جایمـان را عـــوض کردیـــم !
حالا آرام شدم و هـر وقت از او میپرسم که کجــا میرویـــم ؟
برمیگـردد و بـا لبخنـد می گویـــد :
" تــــو فقـط ' رِکـــاب ' بــــــزن "
-
2 170
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.