عاشقانه کاکتوسی سخن عشق غمگین

موضوع:  مسافر تاکسى

fm....fm....

آهسته روى شونه‌ى راننده زد.چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه.
راننده جيغ زد، کنترل ماشين رو از دست داد، نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس، از جدول کنار خيابون رفت بالا، نزديک بود که چپ کنه، اما کنار يه مغازه توى پياده رو، متوقف شد...
براى چندين ثانيه، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد.سکوت سنگينى، حکم فرما بود.
تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! ديگه هيچ وقت، اين کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!
مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نميدونستم که يه ضربه‌ى کوچولو،آنقدر تو رو ميترسونه.

راننده جواب داد: واقعآ تقصير تو نيست، امروز اولين روزيه که به عنوان يه راننده‌ى تاکسى، دارم کار ميكنم‌،

آخه من ۲۵ سال، راننده‌ ماشين نعشکش بودم…!

«گاه آنچنان به تکرارهاى زندگى عادت ميکنيم، که فراموش ميکنيم جور ديگر هم ميتوان بود..»
پی نوشت: کم کم داره یه سال میشه که رفتی، و من هنوز به فکر ت عزادارم. شاید 30 سال بگذره ولی من هنوز که هنوزه هستم. از تو خیلی وقته خرد شدم ولی از بیرون نشون نمیده.
فردا امتحان دارم، دعام کنین:) که استرس عجیبی دارم.........

  ارسال  نظر

سوال: اسب سفید رستم چه رنگی بود؟(فارسی بنویسید)

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent