موضوع: ناشکری
رفیق دارم به اسم رضا
حال من خراب رو دید و گفت:
مهدی جون چی شده عزیز؟ چرا چند روزه پکری
محکم میون جمع گفتم چیزی نشده ولی
درگوشش گفتم رضا مشکلی دارم،
برگشت گفت پسر خالم سرطان داره بخاطر
دز داروی زیاد سکته ی ناقص کرده و نصف صورتش شل هستش
تو چند ماهگیش مادرش همینطور ول کرده رفته
بعد بیست سالگی برگشته، ولی با این حال هر موقع پیشش هستیم همش میخنده!
عجیب دنیاییه من بخاطر یه چیز کوچولو دنیامو دارم خراب میکنم و اون ...
چی بگم جز خداروشکر...
دیشب فکر کنم تسلیم شدم و شد
نمیدونم دلم خالی شد
حالم دست خودم نبود
گله نکردم، ولی تا دلت بخواد به یادت گریه کردم!
رو مد غمم، دلم نمیومد، یعنی بی معرفت دلم نمی خواست.
خوشبخت شی...
-
396
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.
تگ ها
عاشقانه ناشکری عاشقانه ناشکری عاشقانه عاشقانه ناشکری عزیز؟ درگوشش مشکلی دارم، برگشت سرطان بخاطر داروی صورتش ماهگیش مادرش همینطور سالگی برگشته، هستیم میخنده بخاطر کوچولو میکنم خداروشکر