عاشقانه کاکتوسی سخن عشق غمگین

موضوع:  من را از خودم گرفت

من را از خودم گرفت

برای هزارمین بار

نُت های صدای دلهره آورت

من را از خودم گرفت

و برد به آنسوی خیال

جایی که عطر تنت را

با اکسیژن طاق زدم..

به سالنِ تاریک سینما

که شانه ی سردم را

با شال و گیسویت

جان میبخشیدی

.به آن خیابان خلوت



زیر درختانی که برای مان دست تکان دادند

و هنگامی که رویِ پنجه آمدی

آب از لب و لوچه ی ابرها سرازیر شد

تا قطراتِ مست باران را

از رویِ لب های تشنه ات بنوشم
.
.
من در کافه تو را نوشیدم

در سینما تو را دیدم

در خیابان تو را نفس....

آه ....نفس

نفسِ این شعر

نفس این موسیقی

نفس این مرد....

.
بگویید یک نفر

دلتنگی ام را در آغوش گیرد

یک نفر ...

با چشمانی قهوه ای روشن و مُورب

با گیسویی پریشان

با صدایی خفه و آرام

یک نفر که من را از من گرفته است!

یک نفر شبیه تو

که به انتظار این شعر

دنبال دیوانگی ام راه افتاده...
.
#علی_سلطانی
  • ilin

  • 163

  • 0

  ارسال  نظر

سوال: پایتخت کشور ایران کدام شهر میباشد؟

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent