عاشقانه کاکتوسی سخن عشق غمگین

موضوع:  عاقلی بودم ک عشق امد

عاقلی بودم ک عشق  امد

عاقلی بودم ک عشق امد امانم را گرفت
بندبند جسم وجان واستخوانم را گرفت

لال گشتم تا ک عشق امد ب ایوان دلم
در ازای این محبت او زبانم را گرفت

با اشاره من بدوگفتم ک خوشحالم ولی
او بحالم گریه کرد, شوق نهانم را گرفت

کور و کر بودم نفهمیدم ک عقلم را ربود
باجنون امدسراغم وای, ایمانم را گرفت

من شدم کافرپرستش کردم اورا تا خدا
اوخدایم گشت و از من اسمانم راگرفت

برزبان راندم بگویم حرف دل را با کسی
او ز من غارت نمود شرح بیانم را گرفت

خواستم با او بگویم راز این قلب حزین
هجرامد مهلت و وقت و زمانم راگرفت

  ارسال  نظر

سوال: اسب سفید رستم چه رنگی بود؟(فارسی بنویسید)

  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent