چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: آهو و شیر

آهو و شیر

سرعت آهو 90 کیلومتر در ساعت است در حالی که سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعت است در اغلب موارد آهو طعمه ی شیر می شود آیا میدانید چرا ؟؟؟
.
.
.
چون آهو در حال فرار ایمان دارد که شکار شیر است و در مقایسه با شیر ضعیف تر است.
ترس او از شکار شدن باعث می شود که او برای سنجش فاصله اش با شیر مدام به پشت سر نگاه کند که به خاطر همین سرعتش بسیار کم می شود تا جایی که شیر می تواند به او برسد!!!¡¡¡
اگر آهو به پشت سرش نگاه نکند طعمه ی شیر نمی شود!
اگر آهو به سرعت خود ایمان داشت همانگونه که شیر به نیرویش ایمان دارد هیچگاه طعمه ی شیر نمی شود !
این قصه ی خیلی از ما ادم ها هم هست اگر به خودمون ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی همه اش به پشت سر نگاه کنیم و به مرور خاطرات گذشته مون بپردازیم این میشه که از زندگیمون عقب می مونیم و آینده رو هم از دست میدیم.

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: کشاورز و مرغابی ها

کشاورز و مرغابی ها

کشاورز مستأجری با صاحب خانه اش جر و بحث داشت. ماه ها بود که کارشان شده بود اره بده و تیشه بگیر! اما هیچ کدامشان هم یک ذره کوتاه نمی آمد. تا این که کشاورز تصمیم گرفت به دادگاه شکایت کند.
بنابراین پیش وکیلی رفت و از او خواست که راه پیروز شدن را به او نشان بدهد.
وکیل به او امیدواری زیادی نداد، چون بنابر صحبت های کشاورز، قانون بیش تر طرف صاحب خانه را می گرفت تا او را.
بالاخره کشاورز گفت: «چه طوره برای شام قاضی پیر یک جفت مرغابی سرحال درست و حسابی بفرستم.»
وکیل با ترس و لرز گفت: «تو چه کار می کنی؟! این رشوه است!»
کشاورز با شرم و خجالت گفت: «نه بابا، این فقط یه هدیه ی محترمانه ست، نه بیش تر.»
وکیل جواب داد: «همینه که بهت می گم، اگه می خوای فرصتت رو از دست بدی، این کار رو بکن.»
خلاصه کشاورز به دادگاه رفت و وکیل را هم مثل بقیه متعجب کرد. او پیروز شد!
ادامه متن...

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: پسرک و پدر عصبانی

پسرک و پدر عصبانی

پسرک کوچک از پدر خسته و عصبانی که از سر کار به خانه آمد گفت بابا ،یک سوال بپرسم؟
پدرش گفت: بپرس پسرم. چه سوالی؟
شما برای هر ساعت کار چقدر حقوق می گیرید؟
چرا چنین سوالی می کنی؟
فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می گیرید؟
اگر باید بدانی خوب می گویم، ساعتی20دلار.
پسرک در حالی که سرش پایین بود آهی کشید و گفت: می شود 10 دلار به من بدهید؟
ادامه متن

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: داستان سنگ یا برگ !

داستان سنگ یا برگ !

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: حکابت های اخلاقی

حکابت های اخلاقی

چهار حکابت اخلاقی :
1-آقای دکتر و قوانین
2-افسردگی و مبارزه
3-کلاه فروش و میمون ها
4-هیزوم شکن و شکاکی

در ادامه ی متن

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: آلزایمر

آلزایمر

چمدونش را بسته بودیم،
با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود
کلا یک ساک داشت با یه قرآن کوچک،
کمی نون روغنی، آبنات، کشمش
چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی ...