موضوع: طوطی و غرق در محبت
زنی یک طوطی سخن گوی گران قیمت خرید
اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند، او به صاحب
مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند.
صاحب مغازه گفت: آیا در قفسش آینه ای هست؟
طوطی ها عاشق آینه هستند، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند.
آن زن یک آینه خرید و رفت.
روز بعد باز زن برگشت. طوطی هنوز صحبت نمیکرد صاحب مغازه پرسید:
نردبان چه؟
آیا در قفسش نردبانی هست؟
طوطی ها عاشق نردبان هستند.
آن خانم یک نردبان خرید و رفت.
اما روز بعد باز هم آن زن آمد. صاحب مغازه گفت:
آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ نه؟
خب مشکل همین است.
به محض این که شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد.*
آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت.
وقتی که زن روز بعد وارد مغازه شد، چهره اش
کاملأ تغییر کرده بود. او گفت: طوطی مرد
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید:
آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد؟ زن پاسخ داد
چرا، درست قبل از مردنش رو به من کرد و با صدای ضعیفی گفت
آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی ها نمیفروختند ...!!!!
متاسفانه زندگی اغلب ما اینچنین است, متن و اصل نیازها و زندگی را فراموش کرده ایم و فقط نظر به حاشیه ها دوخته ایم!!
و تنها به خواسته های خودمان فکر میکنیم
گاهی اونقدر غرق خواسته های خودمان هستیم که تا عزیزانمان را از دست ندهیم قدر شان را نمیدانیم !!!
ناکامی و شکست نتیجه این تفکر است...
کفشی که مناسب پای یک نفر است
پای شخص دیگر را میزند
در زندگی هیچ دستور العملی وجود ندارد
که برای همه مناسب باشد
انديشه کردن مشکل است...
برای همین است که بیشتر مردم قضاوت میکنند...
کارل گوستاو یونگ
انسانم آرزوست
-
601
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.
تگ ها
کاکتوسی کاکتوسی کاکتوسی مغازه برگرداند، مغازه پرنده هستند، تصویرشان بینند برگشت نمیکرد پرسید نردبان نردبانی نردبان هستند