موضوع: شب ها
چه
کسي
میداند
شاید پریشانیِ شب هایمان
بدهکاري به آدمهایي باشد
که صمیمانه به ما دل دادند
و
ما
چه
بي
رحمانه
مي خواستیم ولی گفتیم نه
کسي
میداند
شاید پریشانیِ شب هایمان
بدهکاري به آدمهایي باشد
که صمیمانه به ما دل دادند
و
ما
چه
بي
رحمانه
مي خواستیم ولی گفتیم نه
-
310
-
1
- ادامه مطلب
موضوع: دوست دارم
+ I love you...
- I love she...
+ I want you...
- No it cant be...
+ Why?
- Because, I want she...
+ ...ok... :):
***
+ دوسـتـِتـْ دآرمـْ ...
- دوسـِشـْ دآرمـْ ...
+ مـَنـْ تـو رو مـے خـوآمـْ ...
- نـَہ نـِمـےـشـِہ ...
+ چـِرآ ...؟
- چـُونـْ مـَنـْ اوُنـْ رو مـے خـوآمـْ ...
+ ...بـآشـِہ... :):
-
233
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: یک بار عمیقا عاشق می شوند.
آدم ها
یک بار عمیقا عاشق می شوند.
چون فقط یک بار نمی ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛
اما بعد از همان یک بار
ترس آنها آنقدر عمیق می شود
که عشق دیگر, دور می ایستد!
یک بار عمیقا عاشق می شوند.
چون فقط یک بار نمی ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛
اما بعد از همان یک بار
ترس آنها آنقدر عمیق می شود
که عشق دیگر, دور می ایستد!
-
212
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: مُرده است
آدميزاد؛ نه ناگهان، بلكه ذره ذره يك چيزهايى را مى اندازد دور!
چيزهايى را كه زندگى كرده بود، عشق ورزيده بود، به راحتى كه نه، با تكه اى از خودش مى اندازد دور!
ديگر " او " را " تو " خطاب نمى كند،
موهايش را كوتاه نمى كند
شب ها شعر و موسيقى گوش نمى كند
روزها دل از آواز خواندن مى كشد!
آدميزاد، ذره ذره لابه لاى زندگانى مى ميرد، و همه گمان مى كنند ناگهان مُرده است!
چيزهايى را كه زندگى كرده بود، عشق ورزيده بود، به راحتى كه نه، با تكه اى از خودش مى اندازد دور!
ديگر " او " را " تو " خطاب نمى كند،
موهايش را كوتاه نمى كند
شب ها شعر و موسيقى گوش نمى كند
روزها دل از آواز خواندن مى كشد!
آدميزاد، ذره ذره لابه لاى زندگانى مى ميرد، و همه گمان مى كنند ناگهان مُرده است!
-
195
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: این زمان آن زمان می شود
ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﺭﺍ اگر ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ؛
"ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ "
ﻣﯿﺸﻮﺩ " ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ...."
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺴﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﯾﺦ ﮐﺮﺩﻩ ﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ
ﺩﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ،
و ﺣﺎﻻ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻗﻨﺪ ﻭ ﺷﮑﻼﺗﯽ
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﻕ ﻫﯿﭻ ﻃﺒﻌﯽ ﺧﻮﺵ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ..
ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ،
-
213
-
0
- ادامه مطلب