موضوع: اجازه هست
اجازه هست که عشق تو، تو کوچه ها داد بزنم؟
رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟
اجازه هست که هر نفس ترانه بارونت کنم؟
ماه و ستاره رو بازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبمو از جا بکنه؟
بهت بگم عاشقتم، دوست دارم یه عالمه
رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟
اجازه هست که هر نفس ترانه بارونت کنم؟
ماه و ستاره رو بازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبمو از جا بکنه؟
بهت بگم عاشقتم، دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو، تو خاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه، به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریاد بزنم: تو قلبمی تا به ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه، نه بد!
اجازه هست دریا باشم، کویر رو پیمونه کنم؟
تو صدف دلم بشی، من تو دلت خونه کنم؟
اجازه هست...؟؟
چشمی که بدخواهمونه، به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریاد بزنم: تو قلبمی تا به ابد؟
بدون اگه رسوابشم به خاطرت خوبه، نه بد!
اجازه هست دریا باشم، کویر رو پیمونه کنم؟
تو صدف دلم بشی، من تو دلت خونه کنم؟
اجازه هست...؟؟
پی نوشت: آری باید این حقیقت رو پذیرفت که دیگر رفته است... رفته است و مرا با خماری به سوی خود می کشد.
شبای بی ستاره، شبای بی ماه، تو خواب من، رنگ و رخساره می گیری و روزها در پی دیگری هستی.
انصافی داشته باش ای نیمه ی گم شده ی من انصافی...
کاش نمی رفتی و من بی ماه نمی شدم...
پذیرفتم که دیگر نیسی ولی نمی خواهم از این حال بیرون بیام...
دوستت داشته و دارم...
-
518
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.
