موضوع: قصه بگو
غلت میزند روی شانه ی سمت چپ
نوک دماغش میخورد به نوک دماغم
میخندد...
چشمانِ بدونِ میکاپ اش برق میزند
نفس گرم اش میرسد به لبم
موهایش را کنار میزنم
موهایش را نفسِ عمیق میکشم
از پیشانی نوازش میکنم تا زیر چانه اش
آبِ دهانش را قورت میدهد
میگوید لطفا قصه بگو برایم
میگوید لطفا صدایت را صاف نکن و قصه بگو!
میگویم چشمانت
سرش را کج میکند و میگوید همین؟!
میگویم تمام من توست
در آغوشم میگیرد
انگار که باران به زمین رسیده باشد...
#علی_سلطانی
نوک دماغش میخورد به نوک دماغم
میخندد...
چشمانِ بدونِ میکاپ اش برق میزند
نفس گرم اش میرسد به لبم
موهایش را کنار میزنم
موهایش را نفسِ عمیق میکشم
از پیشانی نوازش میکنم تا زیر چانه اش
آبِ دهانش را قورت میدهد
میگوید لطفا قصه بگو برایم
میگوید لطفا صدایت را صاف نکن و قصه بگو!
میگویم چشمانت
سرش را کج میکند و میگوید همین؟!
میگویم تمام من توست
در آغوشم میگیرد
انگار که باران به زمین رسیده باشد...
#علی_سلطانی
-
201
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: پیشکش میکنم مهربانی را
پیشکش میکنم مهربانی را
به کسانیکه از دل شکستن بیزارند
و در تمنای آن اندکه دلی بدست اورند
آنانکه رحمت افرینند
نه زحمت افرین
و برآنند در زندگی پلی باشند نه دیوار.
آنانکه دوست داشتنشان را شاید نتوانی نشان دهی
اما عمیقا دوستشان داری
به کسانیکه از دل شکستن بیزارند
و در تمنای آن اندکه دلی بدست اورند
آنانکه رحمت افرینند
نه زحمت افرین
و برآنند در زندگی پلی باشند نه دیوار.
آنانکه دوست داشتنشان را شاید نتوانی نشان دهی
اما عمیقا دوستشان داری
نمیدانم که بودی که سوغات کربلا برایم اوردی... هر که هستی ممنونم....
-
1 600
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: گران باشید
زنی به مشاور خانواده گفت:
من و همسرم زندگی کم نظیری داریم؛
همه حسرت زندگی ما رو میخورند.
سراسر محبّت، شادی، توجّه، گذشت و هماهنگی.
امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است.
پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم,
چه کسی را نجات خواهی داد؟
و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛
چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده!
از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟
...
-
340
-
0
- ادامه مطلب