چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: دلم تننگ است

دلم تننگ است

دلم تنگ است. دلم می سوزد از باغی که می سوزد

نه دیداری. نه بیداری. نه دستی از سر یاری

مرا اشفته می دارد. چنین اشفته بازاری

تمام عمر بستیم وشکستیم. بجزباری پشیمانی نبستیم

جوانی را سفر کردیم تامرگ

نفهمیدیم به دنبال چه هستیم

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: محدود و بی نهایت

کاکتوسیکاکتوسی

از شمال محدود است ، به آینده ای که نیست
به اضافه ی غم پیری و سایه ی مخوف ممات

از جنوب به گذشته ی پوچی پر از خاطرات تلخ
گاهی اوقات شیرین

مشرق ، طلوع آفتاب عشق ، صلح با مرگ
شروع جنگ حیات

مغرب ، فرسنگها از حیات دور ، آغوش تنگ گور
غروب عشق دیرین

این چه حدودیست ! آیا شنیده ای و میدانی ؟
حدود دنیای متزلزلی است موسوم به : جوانی

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: داستان سنگ یا برگ !

داستان سنگ یا برگ !

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»