موضوع: چه غریب مانده ای ای دل
چه غریب مانده ای ای دل! نه غمي, نه غمگساری
نه به انتظار ياري, نه ز يار انتظاري
غم اگر به كوه گويم بگريزد و بريزد
كه دگر بدين گراني نتوان كشيد باري
چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان
كه به هفت آسمانش نه ستارهاي است باري
-
3 341
-
3
- ادامه مطلب
موضوع: دل
دل است دیگر!
می خواهد عاشق شود زنده باشد وزندگی کند برای کسی!
ولی
ولی افسوس که زمانه ایست که اگر در دلت را روی هر نسبتاً"ادمی"باز کنی،
همان نسبتاً ادم ها می شوند باعث یخ بستن تمام احساسات عاشقانه ات...
می خواهد عاشق شود زنده باشد وزندگی کند برای کسی!
ولی
ولی افسوس که زمانه ایست که اگر در دلت را روی هر نسبتاً"ادمی"باز کنی،
همان نسبتاً ادم ها می شوند باعث یخ بستن تمام احساسات عاشقانه ات...
-
381
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: درد و دل با روزگار خویش
دلم گرفته از همه بی تفاوتی ها
از همه فراموشی ها
از همه بی اعتمادی ها
کاش معلمی بود و انشایی می خواست:
روزگار خود را چگونه می گذرانید؟
تا چند خطی برایش درد و دل کنم....
از همه فراموشی ها
از همه بی اعتمادی ها
کاش معلمی بود و انشایی می خواست:
روزگار خود را چگونه می گذرانید؟
تا چند خطی برایش درد و دل کنم....
-
819
-
2
- ادامه مطلب