موضوع: لبهای خود
درد درون من بیا درمان بزن
بوسه زدم بر جام می جانان من
این آخرین پیمانه را در جان بزن
ای تو دلیل مستی شبهای من
بوسه به زلف من بیا شادان بزن
آغوش خود را باز کن ای ناب من
بر قحطی تنهایی ام باران بزن
گیسو پریشان می کنم بر سینه ات
سازی که می رقصم تو را نالان بزن
از حزن تو دیده پریشان می شود
حرف درون با دیده گریان بزن
قصد عزیمت گر کنی به شهر من
بر بیت من از کوچه مستان بزن
#فاطمه_جعفری
-
175
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.
تگ ها
لبهای خندان درمان جانان آخرین پیمانه شبهای شادان تنهایی باران پریشان نالان گریان عزیمت مستان فاطمه