موضوع: این پا و آن پا می کنی
از کنار خود پر و بال مرا وا می کنی
کار من گیر است در دستان تو فهمیده ای
باب میل خود اگر امروز و فردا می کنی
مثل ببری در کمین آهوان سربه زیر
با دل بی طاقتت عمدا مدارا می کنی
دل به تو دادم به این امید که بی واهمه
رود را در انتهای راه دریا می کنی!
گاه رو در روی من زل می زنی بر چشم هام
نقطه ی ضعف مرا اینگونه پیدا می کنی
دست و پای من اگر می لرزد آسوده نباش
عاقبت مشت خودت را پیش من وا می کنی
لحظه ای بنگر در آینه به عمق چشم هات
تا ببینی سنگ دل آخر چه با ما می کنی
می روم دل خوش کنم در خلوت هست مرا
گاه گاهی از پس پرده تماشا می کنی
-
408
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.