موضوع: مردن
چندتا درد تو ذهنم هست.
اول اینکه رییس بانک گفت بیمه میکنی؟ ضامن بابام بود.
بعد اول بابام گفت نه، یه خرده فکر کردم دیدم فردا بمیرم باید یکی دیگه پول رو بده
چه کاری ؟ برا همین گفتم بزار بیمه کنم.
فردا مردم حداقل دینی نمونه پیش کسی.
خدا رو شکر تا الان به کسی بدهکار نبودم و نیسم.
دست گورگیز چند تیکه قطعه بود، از بچه ها دستگاهشون هم مونده بود دستش.
ظاهرا باباش قاطی کرده! خیلی بده. خیلی ها!!
حداقل به کسی بدهکار نیسم! بمیرمم راحت میمیرم . ترس م ندارم.
-
142
-
0
-
File engine/modules/impsmartdate/date.php not found.
تگ ها
بگیرم چندتا اینکه میکنی؟ بابام بمیرم حداقل نمونه بدهکار نبودم گورگیز گاهشون مونده ظاهرا باباش حداقل بمیرمم میمیرم میمیرم ندارم