موضوع: سیرجان
دلم اندازه ی این دنیا گرفت.
همچین اتفاقاتی قبلا هم بوده ولی رسانه ای نمیشد.
دختر بچه 15ساله رو بخاطر چندتا فش
گرفتن تو سیرجان زدن. کامل نتونستم ببینم
ولی مریضی و روانی بودن به همه سرایت کرده
بعد میان میگن دشمن نفوذ نکرده.
بابا خودی رو بچسب که داره روان پریشیشو
سرایت میده.
امان از این اوضاع بد.امان
همچین اتفاقاتی قبلا هم بوده ولی رسانه ای نمیشد.
دختر بچه 15ساله رو بخاطر چندتا فش
گرفتن تو سیرجان زدن. کامل نتونستم ببینم
ولی مریضی و روانی بودن به همه سرایت کرده
بعد میان میگن دشمن نفوذ نکرده.
بابا خودی رو بچسب که داره روان پریشیشو
سرایت میده.
امان از این اوضاع بد.امان
-
139
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: عینک 10ساله
وقتی برای موهام رفته بودم دکتر
دکتر گفت خیلی زود شروع به ریزش کردی
خیلی سنت پایین تر از شروع هست.
تو دل خودم با خودم گفتم من تو عرض
یه سال، به اندازه 10 سال زجر و اذیت و ناراحتی و
هزار کوفت و زهرمار کشیدم. معلومه این طوری میشه.
قیافه عوض نمیشه مگه اینکع واقعیت جامعه و اطرافت دیده بشه
بریزی تو خودتت و خودت بشی اندازه یه غده سرطانی تو قلبت.
بازی نیس این ولی کاری انجام دادم که اگه نشه و اگه نشه
بمیرم بهتر از موندن و دیدن و هزار سال زجر کشیدنه.
دلم پره و چندروزه حال هیچ چیز رو ندارم.
لحظه شماری میکنم برا عید هرچند با عینک بدبینی
دکتر گفت خیلی زود شروع به ریزش کردی
خیلی سنت پایین تر از شروع هست.
تو دل خودم با خودم گفتم من تو عرض
یه سال، به اندازه 10 سال زجر و اذیت و ناراحتی و
هزار کوفت و زهرمار کشیدم. معلومه این طوری میشه.
قیافه عوض نمیشه مگه اینکع واقعیت جامعه و اطرافت دیده بشه
بریزی تو خودتت و خودت بشی اندازه یه غده سرطانی تو قلبت.
بازی نیس این ولی کاری انجام دادم که اگه نشه و اگه نشه
بمیرم بهتر از موندن و دیدن و هزار سال زجر کشیدنه.
دلم پره و چندروزه حال هیچ چیز رو ندارم.
لحظه شماری میکنم برا عید هرچند با عینک بدبینی
-
132
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: عمر زندگی
غم که از حد بگذرد، دل حس پیری می کند.
سن هرکس را غمش اندازه گیری می کند.
فکر کنم غم زیاده ولی نه به اندازه خیلی ها.
اوج غم ما، یک شکست عشقی اب نمکی بوده
که اینم رفع میشه. وقتی یاد یکی میفتم که
مادرش رو تو بغلش از دست میده و باباش
کلی سنگ اندازی میکنه و کلی چیزای دیگه.
میبینم سن ما خیلی کمتره فقط اداشو درمیارم.
بشدت پوچ گرا شدم اونم از نوع منطقیش
سن هرکس را غمش اندازه گیری می کند.
فکر کنم غم زیاده ولی نه به اندازه خیلی ها.
اوج غم ما، یک شکست عشقی اب نمکی بوده
که اینم رفع میشه. وقتی یاد یکی میفتم که
مادرش رو تو بغلش از دست میده و باباش
کلی سنگ اندازی میکنه و کلی چیزای دیگه.
میبینم سن ما خیلی کمتره فقط اداشو درمیارم.
بشدت پوچ گرا شدم اونم از نوع منطقیش
-
118
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: دیدار
جشن و خوبیا....
حالا یه کار بدم کردم تو جشن
عیب نداره
میشه برای دوباره؛ برای اخرین بار دوباره دید تو رو؟
میشود سر به بغل خوابید برای هزارمین بار اخر؟
دلم قد یک لحظه خواب و بیداری؛ به اندازه ی اصحاب کهف میخواهد تورو
حالا یه کار بدم کردم تو جشن
عیب نداره
میشه برای دوباره؛ برای اخرین بار دوباره دید تو رو؟
میشود سر به بغل خوابید برای هزارمین بار اخر؟
دلم قد یک لحظه خواب و بیداری؛ به اندازه ی اصحاب کهف میخواهد تورو
-
241
-
1
- ادامه مطلب