چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: دنیای وارونه ی من...

یه فضای هست بهش میگن فضای صفر و یکی. یا انجام بده یا انجام نده.

بعداز مدت ها اومدم قدم بزنم، بچه های کار باز از جلو چشام رد شدن و من بی تفاوت از کنارشون رد شدم.

یه خورده راه رفتم یکی جلومو گرفت گفت باید وزنت کنم تا اخر شب باید چهل تومن جور کنم. نپرسیدم واسه چی ... ولی جز معدود لحظاتی بود کع رفتم رو وزنه تا بهش پول بدم. 76 کیلو شدم. . من خیلی خیلی خیلی سخت تو خیابدن به کسی پول میدم دلیلمم اینه این کار باعث میشه تکدی گری افزایش پیدا کنه.
یکم این چهل تومن نیازش رفت تو ذهنم و گفتم بدم یا ندم. چون فضای ذهنم صفر و یکی هست .بهترین کار همین استخاره هست با اینکه اعتقاد ندارم ولی گفتم تست کنم و به نتیجه ش عمل کنم....

نتیجه استخاره:هرگز انجام نده
نتیجه کلی:بسیار بد است خطر مالی و آبروریزی دارد ترک شود.
نتیجه ازدواج:نه این دنیا را خواهید داشت نه آن دنیا را- ترک کنید که بهیچ وجه به صلاح شما نیست.
نتیجه معامله:ضرر هنگفتی خواهید کرد حتما ترک شود.
سوره:نحل
آیه:88


عمل نکردم و پول ندادم. چون شاید نیاز نداشته باشه و دغل باشه با شاید ضرر داشته باشه واسش.... نمیدونم هرچیزی عمل نکردم.


الان رفته رفته ذهنم داره تبدیل میشه به فضای کوانتمی. یعنی همزمان هم یک هست و همزمان صفر... هم خدا هست همم نیس.

تو پارکم و این داره خونده میشه البته تو جنگ شادی...
فایده ای نداره برگرده دوباره...
حتی با اینکه چشمم تو انتظاره... (امیرعباس خلیلی)

روبروم دوتا دخترن و دارن گل میکشن. ...

کلا تنهای داغون کرده.لعنت به باعث و بانیش که خودمم

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: یک معمای زیبا

زود قضاوت نکنیم

فرض کنید
به شما این امکان را می دهند که از بین اين سه نفر یک رئیس برای دنیا انتخاب کنید،
بین این سه داوطلب کدام را انتخاب می کنید؟

قبل از آن یک سوال :
زن حامله ای می شناسید که هشت فرزند دارد. سه فرزند او ناشنوا، دو فرزند کور و یکی عقب مانده هستند. در ضمن خود این خانم مبتلا به مرض سیفیلیس است . از شما مشورت می خواهد که آیا سقط جنین کند یا نه ؟
با تجارب زندگی که دارید به ایشان چه پیشنهادی می دهید؟
خواهید گفت سقط کند؟

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: ناشنوايى

ناشنوايى

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند !
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست! شما به زودی خواهید مُرد...
دو قورباغه این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از گودال بیرون بپرند اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید... شما خواهید مُرد