چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: بدبختی و خوشبختی

بدبختی و خوشبختی

دهقان پير ، با ناله می گفت :
ارباب ! آخر درد من يکی دوتا که نيست ، با وجود اين همه بدبختی ، نمي دانم خدا چرا با من لج کرده و
چشم تنها دخترم را « چپ » آفريده است ؟! دخترم همه چُز را دو تا می بيند ....!

ارباب پرخاش کرد که بدبخت ! چهل سال است نان مرا زهر مار مي کنی ! مگر کور بودی ، نديدی که چشم دختر من هم «چپ» است ؟!
گفت چرا ارباب ديدم ....
اما....
چيزی که هست ، دختر شما همه ی اين خوشبختی ها را " دوتا " می بيند ....
ولی دختر من ، اين همه بدبختی ها را ....