موضوع: اختیار عقل
میگن ادما وقتی شب میشه خودشون میشن.
یه رنگ میشن. برا همینه ادما اختیار عقلشون رو از دست میدن
البته من نمیگم اختیار عقل، میگم اختیار غرور و ملاحظه کاری رو
خونه تنها، سعی کردم زود بخوابم تا به این گرفتاری دچار نشم.
دلم گرفته... گرفته که هیچ کاری نمیتونم بکنم و زندانی رو از قفس نجات بدم
هی.امان از این دل
یه رنگ میشن. برا همینه ادما اختیار عقلشون رو از دست میدن
البته من نمیگم اختیار عقل، میگم اختیار غرور و ملاحظه کاری رو
خونه تنها، سعی کردم زود بخوابم تا به این گرفتاری دچار نشم.
دلم گرفته... گرفته که هیچ کاری نمیتونم بکنم و زندانی رو از قفس نجات بدم
هی.امان از این دل
-
242
-
1
- ادامه مطلب
موضوع: خواب
خواب دیدم، خوابی که قبل از طول خورشید بود.
پریدم از خواب و تشنه بودم. تعبیرشو خوندم دیدم جالبه....
دیدم زندانی شدم، به مدت شیش ماه. اما تونستم فرار کنم از این زندان
بعد
داشتم افسوس میخوردم که الان منو میگیرن و جرمم دوبرابر میشه
میشه یه سال تو زندان!
کل زندگیم، کل وجودم به خطر افتاده...
فکر میکردم اینده ای دیگه نیست و نیست و نیست:(
اهوم... بعضی وقتا یه همدم نه، یه هم صحبت میتونه خیلی تاثیر بزاره...
پریدم از خواب و تشنه بودم. تعبیرشو خوندم دیدم جالبه....
دیدم زندانی شدم، به مدت شیش ماه. اما تونستم فرار کنم از این زندان
بعد
داشتم افسوس میخوردم که الان منو میگیرن و جرمم دوبرابر میشه
میشه یه سال تو زندان!
کل زندگیم، کل وجودم به خطر افتاده...
فکر میکردم اینده ای دیگه نیست و نیست و نیست:(
اهوم... بعضی وقتا یه همدم نه، یه هم صحبت میتونه خیلی تاثیر بزاره...
-
150
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: تویی باران
تلنگر میزند امشب
کسی بر سقف این خانه
تویی باران؟
تویی مهمان ناخوانده
بزن باران !
تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه .
بزن آهنگ زیبایت
صدای چک چکه سازت
میان کاسه خالی
شکنجه میکند امشب
من تنهای زندانی
تو ای باران
از این ویرانه دل بگذر
یقین بیرون این خانه
هزاران دل هوای عاشقي دارد
کسی بر سقف این خانه
تویی باران؟
تویی مهمان ناخوانده
بزن باران !
تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه .
بزن آهنگ زیبایت
صدای چک چکه سازت
میان کاسه خالی
شکنجه میکند امشب
من تنهای زندانی
تو ای باران
از این ویرانه دل بگذر
یقین بیرون این خانه
هزاران دل هوای عاشقي دارد
-
977
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: باهم باشید اما با فاصله
با هم باشید، اما بگذارید در با هم بودن شما فاصله ای باشد.......
و بگذارید نسیم در میان شما بوزد ...
یکدیگر را دوست بدارید، اما از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید ...
بگذارید عشق، جایی، در ساحل روحتان باشد ...
پیمانه های یکدیگر را پر کنید، اما از یک پیمانه ننوشید ...
از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید، اما از یک قرص نان نخورید ...
و بگذارید نسیم در میان شما بوزد ...
یکدیگر را دوست بدارید، اما از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید ...
بگذارید عشق، جایی، در ساحل روحتان باشد ...
پیمانه های یکدیگر را پر کنید، اما از یک پیمانه ننوشید ...
از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید، اما از یک قرص نان نخورید ...
...
-
1 247
-
0
- ادامه مطلب