موضوع: تنهایی
از خواب برگشتم به تنهایی
پل میزنم از تو به زیبایی
چشمامو میبندمو میبینم
دنیارو با چشم تو میبینم
دنیایه من با عشق درگیره
عشقی که تو نباشی میمیره
عشقی که تو دست تو گل داده
عشقی که به دست من افتاده
تو مثل من رویاتو میبافی
با دست من موهاتو میبافی
خورشیدو با چشمات روشن کن
یکبار ماهو قسمت من کن
تو مثل من رویا تو میبافی
با دست من موهاتو میبافی
خورشیدو با چشمات روشن کن
یکبار ماهو قسمت من کن
من پشت این پنجره میشینم
بارونو تو چشم تو میبینم
عیبی نداره چشمتو وا کن
عیبی نداره باز غمگینم
بازی نکن با قلب داغونم
من آخره بازی رو میدونم
حیفه بخوایم از هم جدا باشیم
من خیلی وقته با تو همخونم
تف به این زندگی. مفتی مفتی نابود شد. یه سرطان کمه نگاه....نیازه ظاهرا:((((
پل میزنم از تو به زیبایی
چشمامو میبندمو میبینم
دنیارو با چشم تو میبینم
دنیایه من با عشق درگیره
عشقی که تو نباشی میمیره
عشقی که تو دست تو گل داده
عشقی که به دست من افتاده
تو مثل من رویاتو میبافی
با دست من موهاتو میبافی
خورشیدو با چشمات روشن کن
یکبار ماهو قسمت من کن
تو مثل من رویا تو میبافی
با دست من موهاتو میبافی
خورشیدو با چشمات روشن کن
یکبار ماهو قسمت من کن
من پشت این پنجره میشینم
بارونو تو چشم تو میبینم
عیبی نداره چشمتو وا کن
عیبی نداره باز غمگینم
بازی نکن با قلب داغونم
من آخره بازی رو میدونم
حیفه بخوایم از هم جدا باشیم
من خیلی وقته با تو همخونم
تف به این زندگی. مفتی مفتی نابود شد. یه سرطان کمه نگاه....نیازه ظاهرا:((((
-
428
-
1
- ادامه مطلب
موضوع: خنجر بزن ای دوست
لبخند تو عشق است ولی با همگان نه ...
با ما به از این باش؛ ولی با دگران نه ...!
رسوایی راز دلت از چشم تو پیداست ...
خواندم ز دلت آری و گفتی به زبان نه ...
زیبایی هر عشق؛ به بی نام و نشانیست
ما طالب عشقیم؛ ولی نام و نشان نه ...
میخواستم آتش بزنم شهر غزل را ...
وقتی سخن عشق تو آمد به میان نه ...
حالا که قرار است به دست تو بمیرم ...
خنجر بزن ای دوست؛ ولی زخم زبان نه
با ما به از این باش؛ ولی با دگران نه ...!
رسوایی راز دلت از چشم تو پیداست ...
خواندم ز دلت آری و گفتی به زبان نه ...
زیبایی هر عشق؛ به بی نام و نشانیست
ما طالب عشقیم؛ ولی نام و نشان نه ...
میخواستم آتش بزنم شهر غزل را ...
وقتی سخن عشق تو آمد به میان نه ...
حالا که قرار است به دست تو بمیرم ...
خنجر بزن ای دوست؛ ولی زخم زبان نه
-
1 702
-
2
- ادامه مطلب
موضوع: آنجا بهشت است
فروغ فرخزاد میگه:
چقدر هفتاد ٬ هشتاد سال کم است برای دیدن تمام دنیا!!!
برای بودن با تمام مردم دنیا!!!
چقدر حیف است که من میمیرم و غواصی در عمق اقیانوس ها را تجربه نمیکنم!!!
میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه نمیبینم!!
دلم میخواست چند کلیسا معبد و مسجد بزرگ جهان را میدیدم !!!
و دلم میخواست یکبار هم که شده از ارتفاعی بلند پرواز میکردم!!
دلم میخواستهای من زیادند٬
بلندند٫
طولانی اند٫
اما مهمترین دلم میخواست های من این است که:
انسان باشم٬ انسان بمانم و انسان محشور شوم!!!
چقدر وقت کم است تا وقت دارم باید مهر بورزم ٫ وقت کم است باید خوب باشم!!!مهربان باشم!!!
و دوست بدارم همهٔ زیبایی ها را!!!
می گویند : انسان های خوب به بهشت می روند٫ اما من میگویم٫ انسان خوب هر جا که باشد ٫ آنجا بهشت است!!
تیک تیک تیک....میآید روزها و میرود ان روزهای تلخ جدایی.. حسرت دیدارت در این شب ها چه نامردانه مرا زجر میدهد...
-
383
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: استاد مصلح برای خورشید صدا خواند
استاد پژمان مصلح آهنگساز بین المللی کشورمان هستند. از جمله آثارشان آهنگی برای نلسون ماندلاست که درکشورهای مختلف پخش شده و مورد استقبال قرار گرفته است.اکنون آهنگی برای استاد محمد نوری با نام "خورشید صدا" را ساخته و به زیبایی اجرا کرده اند. ایشان در آواز سالها نزد استاد نوری بوده اند.چندی پیش خبر انتشار این آهنگ در خبرگزاری های مختلف ایران اعلام شده بود،و ۹مرداد در چهارمین سال درگذشت استاد نوری منتشر شد.
-
2 453
-
6
- ادامه مطلب