موضوع: قصه بگو
غلت میزند روی شانه ی سمت چپ
نوک دماغش میخورد به نوک دماغم
میخندد...
چشمانِ بدونِ میکاپ اش برق میزند
نفس گرم اش میرسد به لبم
موهایش را کنار میزنم
موهایش را نفسِ عمیق میکشم
از پیشانی نوازش میکنم تا زیر چانه اش
آبِ دهانش را قورت میدهد
میگوید لطفا قصه بگو برایم
میگوید لطفا صدایت را صاف نکن و قصه بگو!
میگویم چشمانت
سرش را کج میکند و میگوید همین؟!
میگویم تمام من توست
در آغوشم میگیرد
انگار که باران به زمین رسیده باشد...
#علی_سلطانی
نوک دماغش میخورد به نوک دماغم
میخندد...
چشمانِ بدونِ میکاپ اش برق میزند
نفس گرم اش میرسد به لبم
موهایش را کنار میزنم
موهایش را نفسِ عمیق میکشم
از پیشانی نوازش میکنم تا زیر چانه اش
آبِ دهانش را قورت میدهد
میگوید لطفا قصه بگو برایم
میگوید لطفا صدایت را صاف نکن و قصه بگو!
میگویم چشمانت
سرش را کج میکند و میگوید همین؟!
میگویم تمام من توست
در آغوشم میگیرد
انگار که باران به زمین رسیده باشد...
#علی_سلطانی
-
202
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: گاهی یواشکی خواب تو را میبینم
من هنوز...
گاهی یواشکی خواب تو را میبینم...
یواشکی نگاهت میکنم...
صدایت میکنم...
بین خودمان باشد...اما من...
هنـــــوز،،یواشکی،،تو را... دوست دارم...
گاهی یواشکی خواب تو را میبینم...
یواشکی نگاهت میکنم...
صدایت میکنم...
بین خودمان باشد...اما من...
هنـــــوز،،یواشکی،،تو را... دوست دارم...
-
839
-
0
- ادامه مطلب