موضوع: اگر بد ترجمه کردی مرا
پس از صد سال اگر بد ترجمه كردی نگاهم را
به پاس اشكهايم عذر خواهم می شوی آيا؟
به پاس اشكهايم عذر خواهم می شوی آيا؟
شبي در شب ترين شبها، تو ماهم مي شوي آيا؟
تو تسليم تماشاي نگاهم مي شوي آيا؟
شبيه يك پرنده، خيس از باران كه مي آيم؟
تو با دستان پر مهرت، پناهم مي شوي آيا؟
پس از طي كردن فرسنگها راهي كه مي داني
كنار خستگيها، تكيه گاهم مي شوي آيا؟
تو تسليم تماشاي نگاهم مي شوي آيا؟
شبيه يك پرنده، خيس از باران كه مي آيم؟
تو با دستان پر مهرت، پناهم مي شوي آيا؟
پس از طي كردن فرسنگها راهي كه مي داني
كنار خستگيها، تكيه گاهم مي شوي آيا؟
-
462
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: محدود و بی نهایت
از شمال محدود است ، به آینده ای که نیست
به اضافه ی غم پیری و سایه ی مخوف ممات
از جنوب به گذشته ی پوچی پر از خاطرات تلخ
گاهی اوقات شیرین
مشرق ، طلوع آفتاب عشق ، صلح با مرگ
شروع جنگ حیات
مغرب ، فرسنگها از حیات دور ، آغوش تنگ گور
غروب عشق دیرین
این چه حدودیست ! آیا شنیده ای و میدانی ؟
حدود دنیای متزلزلی است موسوم به : جوانی
به اضافه ی غم پیری و سایه ی مخوف ممات
از جنوب به گذشته ی پوچی پر از خاطرات تلخ
گاهی اوقات شیرین
مشرق ، طلوع آفتاب عشق ، صلح با مرگ
شروع جنگ حیات
مغرب ، فرسنگها از حیات دور ، آغوش تنگ گور
غروب عشق دیرین
این چه حدودیست ! آیا شنیده ای و میدانی ؟
حدود دنیای متزلزلی است موسوم به : جوانی
-
482
-
1
- ادامه مطلب