چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: بلد نبودی

بلد نبودی


راستش تو کارایِ خارق العاده بلد نبودی...
نتونستی منو زیرِ بارون با یه آهنگِ عاشقونه غافلگیر کنی،تو برام گیتار نزدی،وقتی از خیابون رد شدیم دستمو محکم فشار ندادی،
هیچوقت وقتی قهر بودم با پاستیل خرم نکردی،دقیقا جاهایی که نباید...منطقی حرف میزدی،وقتی فهمیدی خوب نیستم نیومدی به زور ببریم دکتر،
بلد نبودی یه گوشه ماشینو پارک کنی‌و با مترو بریم اینور اونور هندزفریتو بذاری تو گوشمو اهنگی و بذاری که حرفایِ تو به منه!
هیچوقت ازم نخواستی یادت بدم چجوری موهامو ببافی یا برام لاک بزنی،
یادم نمیاد سردم شده باشه و کتت رو در بیاری بدی من بپوشم،میدونستی دیوونه‌یِ عطر تلخم و نمیزدی مستم کنی،
تو فقط تا تونستی خجالت کشیدی،تا تونستی کنجِ خونه نشستی و قلمتو رو کاغذ رقصوندی،
نمیدونستی من دنیام با چیزای کوچیک جون میگیره،حالا برو و تمامِ شعراتو، احساستو... توی شومینه بسوزون؛
چون من عاشقِ قدم زدن توی انقلاب با "اون" شدم

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: گفته بودم مردم اینجا بدند.

عاشقانه غم کاکتوسیعاشقانه غم کاکتوسی

گفته بودم مردم اینجا بدند.
دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند؟


دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست؟
آن عزیزت عهدو پیمانت شکست؟


دیدی ای دل در جهان یک یار نیست؟
هیچکس در زندگی غمخوار نیست؟


دیدی ای دل حرف من بیجا نبود ؟
از برای عشق اینجا، جا نبود


نو بهار عمر را دیدی چه شد؟
زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟


دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست؟
کمترین چیز ی که میبینی وفاست؟


ای دل اینجا باید از خود گم شوی
عاقبت همرنگ این مردم شوی

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: لیلی کر شد

لیلی کر شد

هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود .
استاد سوالی را از لیلی پرسید ، لیلی جوابی نداد،
مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت اما لیلی هیچ نگفت.
استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند
و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد.
لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت. بعد از کلاس، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت