چرک نویس

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: ای دلم حرف بزنم یا نزنم

ای دلم حرف بزنم یا نزنم
اگر نزنم چه کار کنم؟
دلم چرا حواسش بهم نیست؟!
برای چی فکر می کنه؟
چشمانم و تمامِ وجودم
مرا به سویش فرا می خوانند…
حرف بزنم ای دلِ من یا نه؟
و یا اگر نه چه کار کنم؟
چرا فکرش را مشغول نکردم!
چشمانم و با تمامِ وجودم؛ او را ندا میزند
اگه فقط یه بار به چشمم نگاه کنه
شدتِ علاقه و شوقم میفهمه
اگه فقط یه بار به چشمم نگاه کنه
میفهمه که چقدر عاشقشم
اگه بهم بگی که پبشم بیا
با تمامِ وجود به سویش خواهم رفت و نه نخواهم گفت
اگر فقط یه بار به چشمام نگاه کند
به اشتیاقی که براش دارم پی میبره
اگر فقط یه بار به چشمام نگاه کند
حس می کنه که من برای او آب شدم!
اگه بهم بگی که پبشم بیا
با تمامِ وجود به سویش خواهم رفت و نه نخواهم گفت
حال دل من شبیه حال دلِ اوست…
نمی دونم از چی واهمه داره؟
در ذهنم همان چیزهایی هست
که در ذهن اوست و نیازی به گفتن نداره
دلم هواشو کرده… مشتاقشم…
بله! من همیشه مشتاقش خواهم بود…
نمی دانم حال من و حال اون به چه چیزی مشغول هستند!
و در فکرم تمام چیزهایی هست
که در فکرش است و نیازی به گفتن ندارم
به سویش کشیده شدم؛ بله…
مشتاق او شدم و همیشه مشتاق او هستم
اگه فقط یه بار به چشمم نگاه کنه
شدتِ علاقه و شوقم میفهمه
اگه فقط یه بار به چشمم نگاه کنه
میفهمه که چقدر عاشقشم
اگه بهم بگی که پبشم بیا
با تمامِ وجود به سویش خواهم رفت و نه نخواهم گفت
اگر فقط یه بار به چشمام نگاه کند
به اشتیاقی که براش دارم پی میبره
اگر فقط یه بار به چشمام نگاه کند
حس می کنه که من برای او آب شدم!
اگه بهم بگی که پبشم بیا
با تمامِ وجود به سویش خواهم رفت و نه نخواهم گفت

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: خورشید کاشانه تویی

بی استرس به زندگیت برس....بی استرس به زندگیت برس....

خیمه بزن بر قلب من , صاحب این خانه تویی
مستم کن از جام لبت , ساقی و پیمانه تویی

آغوش سردم را ببین , محتاج دوزخ توام
روشن نما چشم دلم , خورشید کاشانه تویی

بر تخت ملک دل نشین , تا که شوی سلطان من
این بارگاه و کاخ توست , لایق شاهانه تویی

با عشق تو ای دلبرم , جنت نخواهم من دگر
هم دین و هم دنیای من , بهشت جانانه تویی ..

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: فقیر منم که ندارمت...

فقیر منم که ندارمت...

هیچگاه به بی تو بودن ها
عادت نخواهم کرد
یا بمان
یا.....
یا ندارد
فقط بمان...

عاشقانه کاکتوسی دانلود آهنگ پیامک عشق غمگین

موضوع: داستان عشق

داستان عشق

سی سوم ژانویه سال هزار و نهصد و بیست پنج و نیم.
دلبند من،
با دستهای آلوده به اشک، قلم به دست می گیرم تا برای تو نامه بنویسم.
دیر زمانی است که تو برایم نامه ایی ننوشته ای. چرا چنین می کنی؟ در حالیکه، همین تازگی بود که در نامه یی نوشته بودی… که برایم نامه خواهی نوشت، حتی اگر من برایت نامه ننویسم. دیروز، پدرم برایم نامه یی نوشت. در این نامه، برایم نوشته بود که برای تو نیز نامه نوشته است. وتو ، برعکس ، حتی یک خط هم نامه برای من ننوشتی تا به من بنویسی که پدرم برایت نامه نوشته است. اگر تو برایم نامه می نوشتی تا به من بنویسی که پدرم برایت نامه نوشته است ، من هم برای پدرم نامه می نوشتم تا به او بنویسم که تو مایلی که برای او نامه بنویسی. اما متاسفانه ، تو گویا فرصت نامه نوشتن را نداشتی. وگرنه حتما برای او نامه می نوشتی.
تو هیچ نامه یی در جواب نامه هایی که من برای تو نوشته ام ننوشتی ، و به خاطر همین است که تمام این ماجرا های نوشتن نامه این چنین غم انگیز شده است.
تو اگر نامه نوشتن را نمی دانی ، این چیز دیگری است ، من هم برای تو هیچ نامه ای نخواهم نوشت. اما اگر نامه نوشتن را می دانی و باز هم برای من نامه نمی نویسی، باز من برای تو نامه خواهم نوشت.