موضوع: بلد نبودی
راستش تو کارایِ خارق العاده بلد نبودی...
نتونستی منو زیرِ بارون با یه آهنگِ عاشقونه غافلگیر کنی،تو برام گیتار نزدی،وقتی از خیابون رد شدیم دستمو محکم فشار ندادی،
هیچوقت وقتی قهر بودم با پاستیل خرم نکردی،دقیقا جاهایی که نباید...منطقی حرف میزدی،وقتی فهمیدی خوب نیستم نیومدی به زور ببریم دکتر،
بلد نبودی یه گوشه ماشینو پارک کنیو با مترو بریم اینور اونور هندزفریتو بذاری تو گوشمو اهنگی و بذاری که حرفایِ تو به منه!
هیچوقت ازم نخواستی یادت بدم چجوری موهامو ببافی یا برام لاک بزنی،
یادم نمیاد سردم شده باشه و کتت رو در بیاری بدی من بپوشم،میدونستی دیوونهیِ عطر تلخم و نمیزدی مستم کنی،
تو فقط تا تونستی خجالت کشیدی،تا تونستی کنجِ خونه نشستی و قلمتو رو کاغذ رقصوندی،
نمیدونستی من دنیام با چیزای کوچیک جون میگیره،حالا برو و تمامِ شعراتو، احساستو... توی شومینه بسوزون؛
چون من عاشقِ قدم زدن توی انقلاب با "اون" شدم
نتونستی منو زیرِ بارون با یه آهنگِ عاشقونه غافلگیر کنی،تو برام گیتار نزدی،وقتی از خیابون رد شدیم دستمو محکم فشار ندادی،
هیچوقت وقتی قهر بودم با پاستیل خرم نکردی،دقیقا جاهایی که نباید...منطقی حرف میزدی،وقتی فهمیدی خوب نیستم نیومدی به زور ببریم دکتر،
بلد نبودی یه گوشه ماشینو پارک کنیو با مترو بریم اینور اونور هندزفریتو بذاری تو گوشمو اهنگی و بذاری که حرفایِ تو به منه!
هیچوقت ازم نخواستی یادت بدم چجوری موهامو ببافی یا برام لاک بزنی،
یادم نمیاد سردم شده باشه و کتت رو در بیاری بدی من بپوشم،میدونستی دیوونهیِ عطر تلخم و نمیزدی مستم کنی،
تو فقط تا تونستی خجالت کشیدی،تا تونستی کنجِ خونه نشستی و قلمتو رو کاغذ رقصوندی،
نمیدونستی من دنیام با چیزای کوچیک جون میگیره،حالا برو و تمامِ شعراتو، احساستو... توی شومینه بسوزون؛
چون من عاشقِ قدم زدن توی انقلاب با "اون" شدم
-
255
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: کوله بار
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی...
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی...
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...
-
1 491
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: خیلـــــ ے از ماها....
...... خیلـــــ ے از ماها....... موندیم پاے ڪســـــ ے ڪہ....... ذره اے به ما اهمیت نداد......
و هیچوقتـــــ نفهمید دوستـــــ داشتڹ یعنـــــ ے چـــــ ے...... خیلـــــ ے از ماها ساختــــــــــیم
........
با بدیها و خوبـــــ ے هاے یہ آدم...... ڪہ بہ همہ چیز فڪر ڪرد الا بہ ما..... براے همہ وقتـــــ داشتـــــ
الاّ براے ما..... خیلی از ماها گذشــــــــــتیم...... از بدتریڹ خطاے بهتریڹ آدمهاےِ زندگیموڹ......
و هیچوقتـــــ نفهمید دوستـــــ داشتڹ یعنـــــ ے چـــــ ے...... خیلـــــ ے از ماها ساختــــــــــیم
........
با بدیها و خوبـــــ ے هاے یہ آدم...... ڪہ بہ همہ چیز فڪر ڪرد الا بہ ما..... براے همہ وقتـــــ داشتـــــ
الاّ براے ما..... خیلی از ماها گذشــــــــــتیم...... از بدتریڹ خطاے بهتریڹ آدمهاےِ زندگیموڹ......
-
170
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد.تا قیامت دل من گریه میخواد
هرچی دریا رو زمین داره خدا.با تمومه ابرای آسمونا
-
2 445
-
0
- ادامه مطلب