موضوع: به امید دیدنت خدا خداخواهم کرد
خواب و بیدار تو را بازصدا خواهم کرد
پای عشق تو بیفتد مثل فرهاد شبی
بیستون جای دماوند بنا خواهم کرد
بوسه ای از لب تو قرض گرفتم حتما
قرض لب های تو را زود ادا خواهم کرد
قایق قسمت اگر دور کند از تو مرا
رود را سمت تو برعکس شنا خواهم کرد
ارزشت بس که زیاد است از این لحظه به بعد
"تو"ی مفرد شده را باز شما خواهم کرد
حرف یک مرد همان است که اول گفته
هر چه دارم سر این عشق فدا خواهم کرد...
-
1 321
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: به امید دیدنت خدا خداخواهم کرد
خواب و بیدار تو را بازصدا خواهم کرد
پای عشق تو بیفتد مثل فرهاد شبی
بیستون جای دماوند بنا خواهم کرد
بوسه ای از لب تو قرض گرفتم حتما
قرض لب های تو را زود ادا خواهم کرد
قایق قسمت اگر دور کند از تو مرا
رود را سمت تو برعکس شنا خواهم کرد
ارزشت بس که زیاد است از این لحظه به بعد
"تو"ی مفرد شده را باز شما خواهم کرد
حرف یک مرد همان است که اول گفته
هر چه دارم سر این عشق فدا خواهم کرد...
-
1 321
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: به امید دیدنت خدا خداخواهم کرد
خواب و بیدار تو را بازصدا خواهم کرد
پای عشق تو بیفتد مثل فرهاد شبی
بیستون جای دماوند بنا خواهم کرد
بوسه ای از لب تو قرض گرفتم حتما
قرض لب های تو را زود ادا خواهم کرد
قایق قسمت اگر دور کند از تو مرا
رود را سمت تو برعکس شنا خواهم کرد
ارزشت بس که زیاد است از این لحظه به بعد
"تو"ی مفرد شده را باز شما خواهم کرد
حرف یک مرد همان است که اول گفته
هر چه دارم سر این عشق فدا خواهم کرد...
-
1 321
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: دفتر شعرم
نوشتم بی" تـو" میمیرم ، تبسم کردی و رفتی.
نوشتم بی" تـو" غمگینم، نوشتم بی" تـو" افسرده،
مرا با این صفت ها هم، تجسم کردی و رفتی.
نوشتم بعد" تـو" شبها، دل من ماندِه و غمها،
"تـو" با غمهای این شبها، تفاهم کردی و رفتی.
شنیدی عشق در قلبم، عمیق و بی نهایت بود،
گمانم بر دل کوچک، ترحم کردی و رفتی.
نوشتم بین صد واژه، مرا پیدا کن و برگرد ...
میان شعرها اما، مرا گم کردی و رفتی ...
-
1 323
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: دفتر شعرم
نوشتم بی" تـو" میمیرم ، تبسم کردی و رفتی.
نوشتم بی" تـو" غمگینم، نوشتم بی" تـو" افسرده،
مرا با این صفت ها هم، تجسم کردی و رفتی.
نوشتم بعد" تـو" شبها، دل من ماندِه و غمها،
"تـو" با غمهای این شبها، تفاهم کردی و رفتی.
شنیدی عشق در قلبم، عمیق و بی نهایت بود،
گمانم بر دل کوچک، ترحم کردی و رفتی.
نوشتم بین صد واژه، مرا پیدا کن و برگرد ...
میان شعرها اما، مرا گم کردی و رفتی ...
-
1 323
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: دفتر شعرم
نوشتم بی" تـو" میمیرم ، تبسم کردی و رفتی.
نوشتم بی" تـو" غمگینم، نوشتم بی" تـو" افسرده،
مرا با این صفت ها هم، تجسم کردی و رفتی.
نوشتم بعد" تـو" شبها، دل من ماندِه و غمها،
"تـو" با غمهای این شبها، تفاهم کردی و رفتی.
شنیدی عشق در قلبم، عمیق و بی نهایت بود،
گمانم بر دل کوچک، ترحم کردی و رفتی.
نوشتم بین صد واژه، مرا پیدا کن و برگرد ...
میان شعرها اما، مرا گم کردی و رفتی ...
-
1 323
-
0
- ادامه مطلب