موضوع: هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی
اگر مانده بودی
تو را تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی
تو را تا دل قصه ها می کشاندم...
اگر با تو بودم...
به شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی...
ز تو می نوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو این مرغک پرشکسته
مانده بودی بال و پر داشت....
هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی....
مرگ دل ارزویت بود، مانده بودی اگر می شنیدی...
چه اهنگ خوبی در وصف من.... هی
تو را تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی
تو را تا دل قصه ها می کشاندم...
اگر با تو بودم...
به شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی...
ز تو می نوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو این مرغک پرشکسته
مانده بودی بال و پر داشت....
هستیم را به آتش کشیدی سوختم من ندیدی ندیدی....
مرگ دل ارزویت بود، مانده بودی اگر می شنیدی...
چه اهنگ خوبی در وصف من.... هی
-
188
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: بیادت گیورگیز
امروز با خواب عجیب روزم رو شروع کردم.
خواب گورگیز رو دیدم، عجیب و غریب
یکی که حس میکردم شبیه گورگیز هست، اومد دم خونمون
و یه هدیه برای تشکر از من داد.
اوردم خونه و دیدم تو قاب های نقل فروشی هما(تو جانبازان هستش) یکی نمیدونم چی بود و یکی انگور بود
بعد من انگور رو خوردم و یهو پاشدم...
بعدازظهر این دختره پیام داده و میگه دستاش زخم بوده. ظاهرا میخواسته خودشو آزاد کنه، نتونسته...
حالا ما به یاد گیورگیز هستیم ولی متاسفانه رفته....
افسوس میخورم که شاید میتونستم بیشتر کمک کنم و نکردم... هی
خواب گورگیز رو دیدم، عجیب و غریب
یکی که حس میکردم شبیه گورگیز هست، اومد دم خونمون
و یه هدیه برای تشکر از من داد.
اوردم خونه و دیدم تو قاب های نقل فروشی هما(تو جانبازان هستش) یکی نمیدونم چی بود و یکی انگور بود
بعد من انگور رو خوردم و یهو پاشدم...
بعدازظهر این دختره پیام داده و میگه دستاش زخم بوده. ظاهرا میخواسته خودشو آزاد کنه، نتونسته...
حالا ما به یاد گیورگیز هستیم ولی متاسفانه رفته....
افسوس میخورم که شاید میتونستم بیشتر کمک کنم و نکردم... هی
-
136
-
0
- ادامه مطلب
موضوع: از اش و ....
واقعا ها. متنفر از هرچی اخوند بی سواد و تخمی و .... هستم.
تو عقد فامیل هستیم عاقد اخونده و من فشارم رفته بالا.
راسته که میگن این جامعه هست که انسان رو هدایت میکنه. قطعا من
ازادانه میتونستم هنجار شکنی کنم هر چی اخوند چه از نوع اسلامی و چه از نوع سایر دین ها بود میکشتم.
تو کل تاریح این بزرگای دین بودن که تفرقه انداختن.
حیف دیگه
تو عقد فامیل هستیم عاقد اخونده و من فشارم رفته بالا.
راسته که میگن این جامعه هست که انسان رو هدایت میکنه. قطعا من
ازادانه میتونستم هنجار شکنی کنم هر چی اخوند چه از نوع اسلامی و چه از نوع سایر دین ها بود میکشتم.
تو کل تاریح این بزرگای دین بودن که تفرقه انداختن.
حیف دیگه
-
177
-
0
- ادامه مطلب